مجنونان حق

مجنونان حق

گاه عشق آمد که رجعت به اصل
گاه یاد راهیانِ راه وصل
یاد یعنی یک تلنگر یک نگاه
یاد یعنی غصه و غم پیش از آه
یاد یعنی خاطرات دوستان
ذکر گل های غریب بوستان
یاد یعنی عشق یعنی زندگی
یاد یعنی از خودت شرمندگی
می توان بایاد بر غم چیره شد
بر عروج مهربانی خیره شد
می توان بایاد تا افلاک رفت
تا جوار لحظه ادراک رفت
یاد این پاکان چراغ راه ماست
در طریق عاشقی همراه ماست



برای جست و جو در مطالب وبلاگ،از کادر زیر استفاده نمایید***
آخرین تحلیل ها
  • ۰
  • ۰

بسم الرب الشهدا و الصدیقین

بچه کردستان"شهید محمود کاوه"





تاریخ تولد :1340
تاریخ شهادت : 1365/16/11
محل تولد :خراسان /مشهد 
طول مدت حیات :25
محل شهادت :قله 2519 حاج عمران
مزار شهید :بهشت رضا(ع)

سال 1340 در مشهد الرضا (ع)، خانواده مؤمن و معتقد کاوه صاحب پسری شدند که او را 

محمود نامیدند و از همان کودکی برای تربیت دقیق و پرورش خصائص اسلامی در وجودش تلاش 

بسیار نمودند. پدر محمود از کسبه متعهد مشهد به شمار می‌آمد و با روحانیون مبارزی چون آیت 

الله خامنه‌ای، شهید هاشمی‌ نژاد و شهید کامیاب در ارتباط بود. دوران دبستان به پایان رسید و 

علاقه شدید پدر به مکتب اسلام باعث شد که محمود به ادامه تحصیل در حوزه علمیه تشویق

 شود. او همزمان تحصیلات دوره راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد. با اوج‌گیری جریانات 

انقلاب، او که جوانی با نشاط و مذهبی بود، فعالیت‌های مبارزاتی خود را آغاز 

کرد و در طی این مسیر از راهنمایی‌های آیت الله خامنه‌ای بسیار استفاده نمود. محمود جزو اولین

 افرادی بود که به سپاه پاسداران در مشهد مقدس پیوست و پس از گذراندن یک دوره شش ماهه 

چریکی، به آموزش نظامی‌ دیگر برادران سپاه و بسیج پرداخت. چندی بعد برای حفاظت از بیت 

شریف امام (ره) به خدمت ایشان حاضر شد و در مدت شش ماه توشه پر باری از سیره عملی آن 

حضرت ذخیره نمود. حمله متجاوزان آغاز شد و کاوه ماندن را تاب نیاورد، پس خود را به جبهه 

شوش رساند و به یاری شهید چمران شتافت. به دنبال عملیات نیروهای سپاه در محورهای 

مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (به فرماندهی شهید کاظمی‌)، محمود به 

عنوان فرمانده عملیات این تیپ، برگزیده شد. آوازه تیپ شهدا و فرمانده عملیات آن تا به آنجا 

رسیده بود که افراد ضد انقلاب دستگیر شده می‌گفتند: «فرماندهان ما تأکید کرده‌اند که اگر با 

نیروهای تحت امر شخصی به نام «کاوه» مواجه شدید، مقابل آن‌ها نایستید و فرار کنید.» او پس 

از شهادت شهیدان کاظمی‌، گنجی‌زاده و محمد بروجردی در سال 1362 فرماندهی تیپ را به 

عهده گرفت. محمود کاوه، زندگی‌اش را وقف انقلاب کرده، خود را فرزند کردستان می‌نامید و با 

وجود تبلیغات سوء دشمنان و ضد انقلاب، مردم مهاباد با شنیدن خبر شهادتش، پای برهنه پیکر او

 را بر دوش گرفتند و بر سر و سینه زدند. روح بلند و آسمانی محمود در یازدهم شهریور ماه سال

 1365 در سن 25 سالگی، در عملیات کربلای 2 و در حالیکه پیشاپیش رزمندگان بر قله 2516

 حاج عمران به سوی یاری دین خدا گام بر می‌داشت، رفیع‌ترین قله عشق و عرفان را فتح کرد

و تنها فرزندش «زهرا» را برای ما، در راه ماندگان، به یادگار گذاشت.

روحش شاد و یادش گرامی


نظرات (۹)

امروز ظهر خوابشو دیدم یه پیام داشت همش ازم راجب فرق بین صبر و بردباری می پرسید می خواست با جواب این سوال منو قانع کنه که بین کفر و اسلام فرق بسیار ریز و ظریفی هست که خیلی ها اونارو با هم اشتباه می گیرند
  • مجتبی 1366 از اندیمشک
  • ما ملت ایران مدیون این جان افرینهای این انقلاب هستیم شهید کاوه بلکه فرزند ایران است  در قلب ما یادش زنده است السلام علیک برحسین ع
  • حامد علیرشیدی
  • کاش بتونیم اسطوره های رشادت رو بیشتر وبهتر به مردم نشون بدیم
  • جعفری از ساری
  • عزیزان ، ای جوانان نسل سوم انقلاب ،در سال1362 ما بعنوان نیروی بسیجی از ساری اعزام شدیم به منطقه ، موقع اعزام به ما گفتند شما می روید جنوب بچه ها خیلی خوشحال شدند چون بیشتر عملیات های بزرگ در جنوب انجام می شد نمی دانیم در مسیر راه چه گذشت که اتوبوس ما سر از ارومیه در آورد و وارد مسجدی ظاهرآ ساختمان بسیج ارومیه بوده شدیم بچه همه ناراحت و گریان داد و فریاد می زدند که ما را اعزام کنید به جنوب ، چرا اینجا آوردید؟ چند نفر از فرماندهان بسیج و سپاه ارومیه اومدندبا بچه ها صحبت کردند اینجا هم جبهه هست در عملیات شرکت می کنید بچه ها قانع نشدند و بعد از یکی دو ساعت سردار جوانی آن موقع 22سال بیشتر نداشت اومد داخل مسجد بچه ها همه را جمع کردند و این سردار جوان اومد جلو با آرامش و متانت تمام  اول خودش را معرفی کرد که من برادر شما محمود کاوه اعزامی  از مشهد مقدس بنا به تکلیف و وظیفه ای که داشتم به امام بهتر از جانم لبیک گفتم و در این منطقه دارم با دشمنان می جنگم ...و.... عزیزان اخلاص و تواضع و صداقت و صفا و صمیمیت از چهره اش موج می زد و می بارید و بالاخره با صحبتهای سردار مخلص و بی ادعا بچه ها قانع شدند و وارد تیپ ویژه شهدا مستقر در پایگاه شهید بروجردی مهاباد شدیم . یادش بخیر       هرچه از شهید آقا محمود کاوه بگیم کم گفتیم ای رسانه ها و قلم بدستان و قلم زنان و تریبون بدستان هر چه از سردار شهید آقا محمود کاوه بنویسید کم نوشتید خودم در چندین عملیات به فرماندهی وی شرکت کردم و چه دلاوریها و فدارکاریهایی از ایشان دیدم که هرگز در جایی نخواندم . یادش بخیر
    زندگی نامه ی شهید کاوه ی شما عالی بود.من برای پیدا کردن این زندگی نامه سایت های مختلفی را گشتم اما مال شما نظر منو خیلی جلب کرد.ازتون ممنونم.
    ممنونم که از این بزرگوار هرچند کوتاه نوشتید.

    دوست عزیز لازم نیست مدیر درشتر بنویسند، شما ctrl و مثبت رو بزن درشتر میشه.
    عالی بود. خیلی ممنون.
  • ناشناس ناشناسی
  • خیییییییییییییییییلی ععععععععععععععالی است
    لطفا بزرگتر بنویسید.
    عععععععععععععععععععععععععععععالی بود
    لطفابزرگتر بنویسید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی