زندگی نامه شهید امیر نظری ناظر منش
خانواده نظری در روز عید غدیر سال 1343 تولد سومین فرزند خود را در شهر
مشهد جشن گرفت و نامش را به یمن آن روز مبارک «امیر» نهاد. او در پناه دستهای
خسته پدر، در دامن مادری متدین و با تقوا همراه با آوای مداحان اهل بیت (ع)
پرورش یافت. دوران کودکی را در مجالس سوگواری سالار شهیدان سپری کرد، و
در همان زمان مؤذن مسجد گشت. برای اولین مرتبه تصویر چهره مهربان امام خمینی
را در میان کتب پدر دید، و توسط اعلامیه های منتشر شده در منزل آیت الله شیرازی با
افکار ایشان آشنا شد. با اوج گیری انقلاب اسلامی امیر همگام با مردم مبارز خشم و
نفرت خود را نسبت به نظام جبار پهلوی ابراز نمود و یک مرتبه در مقابل منزل آیت
الله شیرازی با مأموران رژیم درگیر شد. او در حادثه حمله به بیمارستان امام رضا
(ع) دلسوزانه به یاری بیماران رفت. وی پس از پیروزی انقلاب به انجمن اسلامی
دبیرستان پیوست اما با شروع فعالیتهای ضد انقلاب به عضویت حزب جمهوری درآمد
و با برپایی نمایشگاه عکس و کتاب به افشای ماهیت این عناصر پرداخت. مدتی بعد به
عنوان یک عضو فعال بسیج در پایگاه مسجد سجادیه به اقدامات فرهنگی و جذب
جوانان همت گمارد. سال سوم دبیرستان امیر، مصادف با آغاز جنگ تحمیلی توسط
رژیم عراق بود. او دیگر تاب ماندن در شهر را نداشت و به یاری برادران دلاور در
جبهه های جنوب شتافت. در سال 1360 به عضویت گروه تخریب درآمد و پس از آن
به عنوان مسئول گروه به آموزش نیروها جهت ایجاد معبر پرداخت و مدتی بعد دوره
تخصصی انفجارات را سپری کرد. نظری در طول سالهای حضور ایثارگرانه اش
چندین مرتبه مجروح گشت و در حالیکه قائم مقام تخریب تیپ 21 امام رضا (ع) بود،
با گذراندن دوره ویژه غواصی به گردان یاسین ملحق شد و امیر نظری با عبور از
تونل به عنوان نخستین خط شکن با اصابت گلوله به سرش، حماسه ماندگاری از خود
باقی گذارد. پیکر خسته اش را به بیمارستان منتقل کردند. نظری در اسفند ماه سال
1365 در شلمچه سر بر پیمان ازلی نهاد. مزار مطهرش در بهشت رضا یادآور
شجاعت مردی است که اخلاصش زبانزد عام و خاص است.
خاطره ای از شهید را در
ادامه مطلب
بخوانید