مجنونان حق

مجنونان حق

گاه عشق آمد که رجعت به اصل
گاه یاد راهیانِ راه وصل
یاد یعنی یک تلنگر یک نگاه
یاد یعنی غصه و غم پیش از آه
یاد یعنی خاطرات دوستان
ذکر گل های غریب بوستان
یاد یعنی عشق یعنی زندگی
یاد یعنی از خودت شرمندگی
می توان بایاد بر غم چیره شد
بر عروج مهربانی خیره شد
می توان بایاد تا افلاک رفت
تا جوار لحظه ادراک رفت
یاد این پاکان چراغ راه ماست
در طریق عاشقی همراه ماست



برای جست و جو در مطالب وبلاگ،از کادر زیر استفاده نمایید***
آخرین تحلیل ها

۱۰ مطلب با موضوع «آلبوم» ثبت شده است

  • ۲
  • ۰

خردادماه سال 1337 بود که محمد مهدی در شهرستان سرخس چشم به جهان هستی گشود. پدرش 

به دلیل علاقه فراوانی که با ساحت مقدس امام رضا(ع) داشت، به همراه خانواده به شهر مشهد 

عزیمت نمود و از آن پس محمد مهدی در سایه ملکوتی امام رضا (ع) زندگی را تجربه کرد. دوران

 تحصیل با موفقیت به پایان رسید و آغاز جوانی با قیام و مبارزه مردم همزمان شد.ساواک بارها

 برای دستگیری مهدی نقشه کشید اما هر بار با زیرکی او مواجه و در اجرای نقشه هایش موفق 

نشد. پس از پیروزی انقلاب، نظم و مدیریت تشکیلاتی اش باعث شد تا مسؤولیت دفتر فرماندهی 

سپاه پاسداران خراسان را به او واگذار کنند. پس از آن، دوره فشرده خلبانی را در تهران طی کرد

و راهی جبهه های جنوب شد. در آنجا نیروهای خراسانی را در تیپ 21 امام رضا (ع) سازماندهی

 کرده، خود به عنوان اولین فرمانده، مسؤولیت رهبری این تیپ را به عهده گرفت. حماسه آفرینی

 های او و یارانش در چزابه چنان بود که پیر جماران در وصفشان فرمود: «کار رزمندگان ما در 

چزابه در حد اعجاز بود و این اعجاز به حول و قوه الهی از بازوان پرتوان رزمندگان به خصوص 

رزمندگان تیپ 21 امام رضا (ع) به فرماندهی این سردار شهید نمایان شد.» محمد مهدی در 

عملیات بیت المقدس در تاریخ سی و یکم اردیبهشت ماه سال 1361 به دست باغبان هستی گلچین 

شده و به یاران کربلایی اش پیوست. پیکر مطهرش را در حرم با صفای امام رضا (ع) به خاک 

سپردند.

برای مشاهده دو خاطره از شهید به ادامه مطلب مراجعه نمایید

  • رهرو شهدا
  • ۲
  • ۰


تاریخ تولد : 3/12/1337

محل تولد : رشت

تاریخ شهادت : 24/4/1361

محل شهادت : شلمچه

شهادت در عملیات :  عملیات رمضان

وضعیت تاهل : متاهل

تعداد فرزند :1

آخرین مسئولیت : فرمانده پادگان آموزشی المهدی (عج) چالوس

عضویت در : ارتش

مزار شهید : گلزار شهدای رشت


پاسدار شهید هرمز(میثم) محمد بیگلو در سوم اسفند سال 1337 در خانواده ای مسلمان و متدین در شهرستان رشت دیده به جهان گشود . با سپری کردن دوران خردسالی پا به عرصه علم و دانش نهاد و مراحل علمی را با موفقیت پشت سر گذاشت . در اوقات فراغت علاوه بر مطالعه کتابهای غیردرسی و تلاوت روح بخش کلام الله مجید به ورزش هندبال نیز می پرداخت و عنوان قهرمانی کشوری را نیز از آن خود نمود .

شهید میثم محمد بیگلو از سیما و اخلاق نیکو و پسندیده ای برخوردار بود و به همین دلیل مهر و محبت او به دل اطرافیان می نشست . او به ساده زیستن بسیار اهمیت می داد و دوست داشت هم تراز با مردم متوسط جامعه بپوشد و بخورد و زندگی کند ، لذا از هر گونه تشریفات و تجملات دنیوی در زندگی و محل کار پرهیز می کرد و به دیگران نیز ساده زیستن را توصیه می نمود .


ایشان در به زانو در آوردن نظام طاغوت و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به همراه دوستان خود فعالیت و تلاش چشمگیری داشت و موتور حرکتی بود بین دوستان و جوانان و سهم بسزایی در به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی را در منطقه داشت و خدمات فراوانی کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای حفظ دستآورهای آن در تمامی صحنه ها حضوری شجاعانه و فعال داشت ، و در سرکوبی توطئه های ضد انسانی و ضد اسلامی منافقین بسیار زحمت کشید . و با تشکیل ارتش 20 میلیونی به عضویت بسیج در آمد و پس از مدتی کوتاه به همراه چند تن از دوستانش برای فراگیری فنون نظامی به تهران رفت و تحت نظر یکی از بهترین مربیان که سالها تجربیات نظامی در لبنان و فلسطین داشت بنام شهید (محسن چریک) فنون نظامی را فرا گرفت و همچون فولاد آبدیده گشت. و مجدد به شهرستان رشت مراجعت نمود و به آموزش نیروهای بسیج و سپاه گمر همت بست. شهید بیگلو در غائله انزلی زحمات زیادی را متحمل شد و آسایش و امنیت را به مردم شهید پرور تقدیم نمود. وی در توطئه دانشگاه که از سوی دشمنان اسلام و انقلاب تدارک و در صدد بودند این سنگر مقدس علم و دانش را تبدیل به جنگ و خونریزی نمایند ،شهید محمد بیگلو خدمات شایانی نمود و توانست این توطئه را در نطفه خفه کند. شهید بیگلو به همراه دیگر دوستانش در مدت یکماه برای ساختن پادگان نظامی چالوس همت ،و امکانات آموزشی را فراهم می کنند و بعنوان فرمانده پادگان آموزشی المهدی(عج) چالوس انتخاب و سه پایگاه آموزشی (ساری، رامسر، منجیل) نیز زیر نظر ایشان انجام می گرفت ، و در طول مسئولیت خود با همه مشکلات موجود در پادگان به آموزش نیروهای اعزامی با جدیت و پشت کاری عظیم خدمت نمود . با تلاش و همت والای شهید بیگلو خیل عظیمی از نیروهای رزمنده گیلان و مازندران دست پروردهً این مربی ارزشمند و متعهد به اسلام و انقلاب و مطیع امر ولایت بود، که توانستند در جبهه های غرب و جنوب به مقابله با خصم زبون و دیو صفت وابسته به شرق و غرب برخیزند و از خودشان رشادت و دلاوری و پایداری به یادگار بگذارند .

  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰

شرح کامل عملیات والفجر1

نام عملیات : والفجر 1
زمان اجرا : 20/1/1362
مدت اجرا : 6 روز
مکان اجرا : شمال غربی فکه در جبهه میانی
رمز عملیات : یا الله - یا الله - یا الله
تلفات دشمن : 6750 نفر کشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش
اهداف عملیات : سرکوب نیروهای دشمن و باز پس گیری مناطق تحت اشغال
نخستین تجربه سپاه پس از سازماندهی
سه ماه پس از انجام عملیات ناموفق والفجر مقدماتی ، عملیات والفجر 1 در منطقه شمال غربی فکه 
تا بلندی های حمرین طرح ریزی شد . در ساعت 22 و 10 دقیقه 20 فروردین ماه 1362 با رمز یا الله - 
یا الله - یا الله حمله یگان های سپاه و ارتش به فرماندهی سرهنگ علی صیاد شیرازی ( فرمانده وقت 
نیروی زمینی ارتش ) آغاز شد .
از زمان عملیات ثامن الائمه که به شکست حصر آبادان انجامید ، تا آغاز عملیات والفجر یک همواره 
برای در هم کوبیدن خط دشمن و گرفتن فرصت عکس العمل از آنها از تاریکی شب و ساعات استراحت 
نیروهای آنان بهره گرفته می شد ، اما در این عملیات روش هجوم در پوشش آتش تهیه برای در هم 
کوبیدن دشمن برگزیده شد . بر این اساس عملیات با اجرای آتش انبوه توپخانه شروع شد . 60 هزار
 گلوله توپ بر مواضع عراقیها فرو ریخت و این تا آن زمان بی سابقه بود . البته شمن نیز با 100 گلوله 
به استقبال توپهای ایرانی آمد .
موقعیت منطقه عملیاتی والفجر بیشتر تپه ماهور ( تپه های کوتاه ) بوده و بلندی های مهم آن از 180 
متر تجاوز نمی کند و در منطقه جنوب شرقی کوه های حمرین قرار دارد . قرارگاه خاتم الانبیاء عملیات 
را از دو محور شمالی و جنوبی به فرماندهی قرارگاه کربلا در جناح راست و قرارگاه نجف در جناح چپ 
پیش می برد . در این عملیات 8 لشکر از سپاه پاسداران و 2 لشکر ، 3 تیپ و یک گردان از نیروی زمینی ارتش ایران و به عبارت دیگر 30 گردان از ارتش و 80 گردان از سپاه مشارکت داشتند . هر دو 
جناح کار پیشروی را تا سحر گاه فردا و تا اعلام دستور توقف به خوبی انجام دادند . از صبح همان روز 
تا پایان ششمین روز عملیات ، عراق بارها دست به پاتک زد و چندین مرتبه بلندی ها منطقه در دست 
طرفین رد و بدل شد ، اما نیروهای خودی توانستند اهداف به دست آمده را تثبیت کرده و حالت پدافند به خود بگیرند .
در پایان این عملیات تعداد 6750 تن از نیروهای دشمن کشته ، زخمی و اسیر شدند و 98 دستگاه 
تانک و نفربر زرهی منهدم ، 5 فروند چرخبال ساقط و سه واحد 550 نفری جیش الشعبی ، سه 
گردان کماندویی و 4 گردان مکانیزه آسیب دید . همچنین بخشی از بلندی های حمرین ، چندین روستا
 در حاشیه رودخانه دویرج و پاسگاه مرزی پیچ انگیزه آزاد شد که در مجموع 150 کیلومتر وسعت را در 
بر می گرفت .

  • رهرو شهدا
  • ۱
  • ۰


برای گفتن حرفم راه دوری نمی روم . از همین جمعه شروع می کنم ، همین جمعه که کوه می روی . یا نه! ،از طول هفته که درون شهر عبور و مرور می کردی تا با عجله به محل کار یا دانشگاهت برسی.

در شلوغی شهر ، کنار همین ترافیک سنگین ، در حضور همین روز مرگی ها ، نزدیک خانه ات ، محل کارت و یا داخل دانشگاهت حتی اگر چشم سرت را هم باز کنی کفایت می کند تا ستاره بارانی ،از قبور شهدای گمنام جلوی دیدگانت به تلالو بنشیند .

خیلی از ما حتی روزانه از کنار این منابع رحمت الهی گذر می کنیم ولی یا بی توجهیم ، یا صلواتی نثار روان پاکشان می کنیم و یا با دلسوزی ، که این ها جوانیشان و آرزوهایشان را گذاشتند و اکنون دستشان از دنیا کوتاه است و ما بهره مند از نعمت های دنیا ، فاتحه ای می خوانیم.

و چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم "پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند ، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند".

آیا تا به حال به آثار و برکات حضور این قبور نورانی در میان روزمرگی خود اندیشیده ایم ؟

اصلا چرا باید بر سر مزار شهدا رفت ؟ فقط برای آن که به یادشان باشیم ؟

برای آنکه بگوییم ما درک می کنیم ،شما برای راحتی ما رفته اید؟ برای آزادی وطن رفته اید؟

این ها درست ، ولی زیارت قبور شهدا بیشتر از اینکه تسلی خاطر باشد فواید زیادی برای خودمان دارد . برای درک این فواید ،تمسک به مکتب اهل بیت علیهم السلام و بهره مندی از سخنان ایشان هر چند کم ،بهترین یاری دهنده ی ما خواهد بود .

برای مشاهده مطلب کامل به ادامه مطلب بروید

  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰

فرزند خمینی.


به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، عکسی که می بینید ، در اردیبهشت ماه سال 1373 ، توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است. محل عکس برداری ، ارتفاع 112 ، واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. برادر حسین احمدی ، پیکر شهیدی که به تازگی تفحص شده است ، نظاره می کند. پیکر این شهید که پس از 12 سال ، چهره نمایانده است ، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد.

دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی ، به احتمال قوی ، زنده به گور گردیده است. سیم تلفن های دور پاها به خوبی مشخص است. این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از بسیجیان و پاسداران مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی فکه کردند.

آیا به راستی کسی جز این رزمندگان بی نام و نشان ، شایستگی اطلاق عنوان «فرزند خمینی» را دارد؟ کسانی تنها به عشقِ آن نایب امام عصر(عج) وحشیانه ترین شکنجه ها را به جان خریدند و با گوشت و پوست و خون خود ، با امامِ عشق بیعت نمودند.

آی شما میراث داران روح الله ! وای بر روزگارتان ! پاهای بسته ی این بسیجی ، هشداری است هولناک برای شما ! هیچ یادتان هست کدام میراث حضرت روح الله است که خودش فرمود اگر از آن غفلت کنید ، گرفتار دوزخ الهی شده و خواهید سوخت؟؟



  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰

شهیدی استوار

پیکر مطهر یکی از شهدا که در عملیات آذر ماه 1360 حضور داشت. پیکر این شهید، تیر ماه 1361 در ارتفاعات تنگه کورک سر پل ذهاب، پس از عقب نشینی دشمن بعثی پیدا می‌شود.

خوشا به حالت؛تو در حال مرگ نیز استوار بودی

  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: والفجر مقدماتی‌

زمان‌ اجرا: 11/18 /1361

تلفات‌ دشمن‌:4620 (کشته، زخمی‌ و اسیر)

رمز عملیات: یا الله‌ - یا الله‌ - یا الله‌

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ فکه‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و نیروی‌ زمینی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: تصرف‌ پل‌ غزیله‌ و پیشروی‌ به‌ سوی‌ شهر العماره‌ عراق


در حالی که عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان می داد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمین های تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق - که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می شد - را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آن جایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ - حدفاصل فکه تا چزابه - برای انجام عملیات سرنوشت ساز والفجر انتخاب گردید.

اهداف عملیات

اولین هدف تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می گرفت.

موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی از شمال به میشداغ و برقازه از جنوب به هورالهویزه از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره عراق و رودخانه دجله منتهی می شد.

در منطقه مزبور رودخانه های متعددی وجود دارد، از جمله: رودخانه دویرج که از کوه های شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به هورالسناف می ریزد و رودخانه میمه که سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف هور بن عمران (جنوب هورالسناف) منتهی می شود.


برای آگاهی از اطلاعات جز به جز به ادامه مطلب مراجعه کنید.


  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰

 بسمه تعالی

زندگینامه شهید بزرگوار

سرتیپ بابایی



نام : عباس بابایی

نام پدر : اسماعیل

تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۹

محل تولد : قزوین

راه یابی به دانشکده خلبانی نیروی هوایی : ۱۳۴۸

اعزام به آمریکا جهت تکمیل دوره خلبانی : ۱۳۴۹

بازگشت به ایران : ۱۳۵۱

فرماندهی پایگاه هشتم هوایی اصفهان (ارتقاء از درجه سروانی به درجه سرهنگ دومی) : ۷/۵/۱۳۶۰

معاون عملیات نیروی هوایی تهران (ترفیع به درجه سرهنگ تمامی) : ۹/۹/۱۳۶۲

افتخار به درجه سرتیپی : ۸/۲/۱۳۶۶

تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد ۱۳۶۶

محل دفن : گلزار شهدای قزوین

طول مدت حیات : ۳۷ سال

نحوه شهادت : اصابت گلوله به پیکرش در حین انجام عملیات برون مرزی

شهید عباس بابایی، بزرگ مردی که در مکتب شهادت پرورش یافت ؛ مجاهدی که زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. مرد وارسته ای که سراسر وجودش عشق و از خودگذشتگی و کرامت بود، رزمنده ای که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس اماره ی خویش. از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی حق تعالی گام برندارد. به راستی او گمنام، اما آشنای همه بود. از آن روستاییِ ساده دل، تا آن خلبان دلیر و بی باک.


  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰


دونفری تا بهشت!


یادم هست در پتروشیمی عراق توی منطقه شلمچه خطی بود که نه خاکریز داشت نه سنگری. عراقیها بچه ها را با تیر مستقیم می زدند. یک روز این مسئله را با حسن در میان گذاشتند و گفتند: یک ماه است می خواهیم تو پتروشیمی یک خاکریز بزنیم ولی کسی داوطلب نمی شود چون خیلی خطرناک است. حسن در آن جلسه چیزی نگفت. فردای بعد از نماز هرچه گشتم پیدایش نکردم. یکی از راننده های لودر هم غیبش زده بود. حسن نیروهایش را خیلی خوب می شناخت. می دانست چه کاری از چه کسی ساخته است. بعداً معلوم شد نصف شب رفته سراغ راننده لودر که مورد اطمینانش بود و گفته بود: حاضری با هم تا بهشت بریم؟ راننده لودر هم گفته بود : چرا که نه؟ هر دو با هم می روند خط و شروع می کنند به خاکریز زدن. وقتی برگشتند سرتا پایشان خاکی بود و فقط چشمهایشان از شادی برق می زد.

راوی: برادر شهید

  • رهرو شهدا
  • ۰
  • ۰


بسم الرب النور

زندگینامه شهید والامقام

حسن آقاسی زاده شعر باف



حسن آقاسی زاده شعرباف در اول فروردین ماه سال 1338 در مشهد 

مقدس به دنیا آمد. از کوچکی علاقه زیادی به شرکت در مجالس مذهبی 

داشت. به همین خاطر اکثر مسائل رساله حضرت امام خمینی را حفظ 

بود. در زمان اوج گیری انقلاب به علت توزیع اعلامیه های امام (ره) در میان 

مردم، توسط ساواک بازداشت شد.

او که دوران تحصیل را با نمرات عالی گذرانده بود، با پیشنهاد آموزش و 

پرورش و با کسب اجازه از نماینده امام در قم جهت ادامه تحصیل عازم 

کانادا شد و با رتبه ای عالی موفق به دریافت کارشناسی ارشدمهندسی 

راه و ساختمان و پل سازی در دانشگاه «تورنتو» گردید. آقاسی زاده در 

کانادا فعالیت چشمگیری در انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان داشت. 

در سال 1361 به ایران بازگشت و وارد نهاد مقدس سپاه شد. وی به دلیل 

و ابراز شایستگی در معاونت فنی و مهندسی قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه

 پاسداران مشغول انجام وظیفه شد، پس از مدتی مأمور تأسیس 

قرارگاههای «صراط المستقیم و خاتم الانبیاء» گشت.

آقاسی زاده از ابتدای ورود به جبهه تا هنگام شهادت در 2400 پروژه 

کوچک و بزرگ از خط مقدم تا عقبه شهرها، شرکت داشت. وی در تاریخ 

بیست و هشتم مهرماه سال 1366 ندای حق را لبیک گفته به دیدار یزدان 

. مزار پاکش در صحن حرم مطهر امام رضا(ع) قرار دارد. از این شهید 

آقاسی سه فرزند به یادگار مانده است .


  • رهرو شهدا